مهربانی ها

مهربانی ها

هر چیز در زندگی تکراری می شود! جز مهربانی!
مهربانی ها

مهربانی ها

هر چیز در زندگی تکراری می شود! جز مهربانی!

پروردگارا!

پروردگارا!
دستان دعایم را
به عــــرش الهــــی ات برسان،
دلم را به حلاوت دوستی ات
و چشمان باران زده ام را به دیدارت
نورانی گردان...

دعای روز هشتم ماه رمضان

خدایا! در این ماه

مهرورزى به ایتام، و اطعام به گرسنگان

و آشکار کردن سلام،

و همنشینى با اهل کرامت را نصیبم فرما،

به عطایت اى پناهگاه آرزومندان.

کجایید ای شهیدان خدایی

مپرس از دل خود: لاله‌ها چرا رفتند
که بوی کافری از این سؤال می‌آید
بیا و راست بـــــگو، چیست مذهبت؟ ای عشق!
که خون لاله به چشمت حلال می‌آید
به لحظه لحظه این روزهای سرخ قسم
که بوی سبزترین فصل سال می‌آید
قیصر امین پور

سبقت در اعمال خیر

وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَیْرَاتِ

أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعًا

إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

و براى هر قومى جهت و قبله‏اى است

که رو به سوى آن مى‏کند پس [به جاى مجادله در باره‏ى قبله‏]

در اعمال خیر از هم سبقت گیرید.

هر جا که باشید خدا همه شما را [به صحنه محشر] مى‏آورد

که او بر هر چیزى قادر است.

سوره بقره آیه : 148

مناجات المحبّین امام سجّاد علیه السلام

جمیلا!

توان روی تو دیدن و نعمتی دیگر خواستن؟

توان رضایت تو را داشتن و چشم به دیگری دوختن؟

از تـو می خـواهم کـه مـرا برای دیدن رویت انتخـاب کنی.

این تن را برای عبادتت، لایق

این قلب را برای شیداییت، عاشق

این چشم را برای دیدنت، شائق

و این جــان را بـه مقـام قـربت، واصل گــردان!

من وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرم

من مسلمـانم

قبله ام یک گل سرخ

جانمازم چشمه، مُهرم نور

دشت سجّاده من

من وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرم

در نمازم جریان دارد، ماه جریان دارد

طیف سنگ از پشت نمازم پیداست

همه ذرّات نمازم متبلور شده است

من نمازم را وقتی می‌خوانم

که اذانش را باد گفته باشد، سر گلدسته سرو

من نمـازم را پـِی تکبیرة الاحرام علف می‌خـوانم

پی قد قامت موج کعبــه ام بـر لـب آب

کعبه ام زیر اقاقی ‌ها ست

کعبه‌ ام مثل نسیم می‌رود باغ به باغ، می‌رود شهر به شهر

حجـــرالاسود من روشنـــی باغچــــه است

سهراب سپهری

دعای روز هفتم ماه رمضان

خدایا! در این ماه

مرا بر روزه و شب‏زنده داریش یارى ده،

و از لغزشها و گناهانش دورم دار،

و ذکرت را همواره روزیم کن،

به توفیقت اى راهنماى گمراهان.

دعای مؤمن در حقّ مؤمن

قالَ الِامام الصّادِق عَلَیهَ السَّلام:

دُعاءُ المُومِن لِلمُومِن یَدفَع عَنهُ البَلا و یُدِرُّ عَلیهِ الرِّزق.

دعای مومن در حقّ مؤمن، بلا را از او دور می کند و روزیش را زیاد می گرداند.

پنجره ی امید

پنجره ی امید دلت را

به ســــــوی آسمــــان خدا

بـــاز کن...

کلاه فروش و میمون ها! (طنز)

کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند.

لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست. بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند. فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد...

در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمونها هم کلاه ها را بطرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد... سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند.

یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت,میمونها هم این کار را کردند. نهایتاً کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند. یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و سریع به بالای درخت رفت. وقتی تعجب او را دیدند یکی از میمونها گفت: نکنه فکر می کنی فقط خودت پدر بزرگ داری!!!

شعاع مهربانی

شعـاع مهربــانـیـت را

روز به روز زیادتر کن

آن قـدر که روزی بتـــوانــی

همه را در آن جای دهی...

آن وقت تا خدا فاصله ای نیست...

دعای روز ششم ماه رمضان

خدایا! در این ماه

مرا به خاطر نزدیک شدن به نافرمانیت وا مگذار،

و با تازیانه‏هاى انتقامت عذاب مکن،

و از موجبات خشمت دورم بدار،

به فضل و عطاهایت،

اى نهایت دلبستگى دل‏شدگان.

یا ابا صالح المهدی (عج)

کشتی امید در گل تا به کی؟

بانــگ اَللّــهُـمَّ عَجِّـل... تا به کــی؟

تا به کی از داغ هجران تو صبر؟

جــلو ه کــن اى آفتــاب پـشــت ابــر...

دیدنی ها و طبیعت زیبای مازندران (2)

دریاچه عباس آباد و کاخ درون آب

استان مازندران خطه سر سبز ایران است. که در آن مکان های دیدنی زیادی وجود دارد که می توان در سبزی و طراوت آن ها، روح را جلا داد. حتی مکان های تاریخی مازندران هم در سر سبزی ها، پنهان شده اند که با رفتن به این مکان ها هم از طبیعت بهره می برید هم از دیدنی های تاریخی.

بـِهشَهر یکی از شهرهای استان مازندران است که در شرق استان و 45 کیلومتری شهر ساری مرکز استان قرار دارد.

عباس آباد بهشهر یکی از دیدنی ترین مناطق شمال کشور است که تاریخ و طبیعت را با هم تلفیق کرده و اثری به یاد ماندنی پدید آورده است. درباره بهشهر می گویند که چون مادر شاه عباس، بهشهری بوده، او با مسافرت به بهشهر، این شهر را پایتخت تابستانی خود کرده و نام آن را به اشرف‌البلاد، یعنی بهترین و شریف‌ترین شهرها، تغییر داده است و در همین زمان ها کاخ‌ها و عمارت‌هایی را در بهشهر بنا کرده است.

اگر به بهشهر بروید و بعد حدود ۹ کیلومتر به سمت جنوب شرق این شهر حرکت کنید روستای علی تپه را مشاهده می کنید که در دل و اعماق جنگل هاست و ارتفاعات و کوه هایی دارد که بر فراز یکی از این ارتفاعات مجموعه تاریخی عباس آباد رامی توانید مشاهده کنید.

در این مجموعه می توانید مکانی ببینید که باغ عباس آباد بر آن نام نهاده اند. این باغ زیبا دارای سدّ بزرگی به نام سُد عباس آباد است که دیدن دارد. دریاچه مرتبط با سد، گل باغ، حمام و کاخ و آسیاب آبی قدیمی آن چیزهایی است که مردم از آن دیدن می کنند.

نمایی از غروب دریاچه عباس آباد

آثار باستانی عباس آباد

جنگل عباس آباد

منظره پاییزی عباس آباد

تفریح و قایق سواری در دریاچه عباس آباد

کاخ صفی آباد بهشهر

→ بعدی                    قبلی ←

دعای روز پنجم ماه رمضان

خدایا!

قرار ده مرا در این ماه از آمرزش‏جویان،

و از بندگان شایسته‏ فرمانبردار،

و از اولیاى مقرّبت،

به رأفتت اى مهربان‏ترین مهربانان.‏