یک روز معلم وارد کلاس شد و به شاگردانش گفت:
امروز هر کس به اولین سؤال من پاسخ گوید به عنوان جایزه او را به خانه اش
می فرستم.
همان لحظه دانش آموزی از آخر کلاس بلند شد و کیفش را جلوی معلم پرت
کرد.
معلم باعصبانیت پرسید: کی بود؟
دانش آموز با لب خندان پاسخ داد: من بودم.
و اجازه گرفت و به خانه رفت!!!
دیگر تاریکی حکومت نمی کرد...
دیگر جهل زمان، در زندان های سیاه خود، دست و پای مجاهد تو را به زنجیر ناآگاهی خود نمی بست.
آزادی، دست در دستان خورشید، طلوع خود را در پهنه ی آسمان جشن گرفته بود و تو در اولین جمعه حکومت روشن خورشید، امام جماعت بودی. مصلّی از شوق می لرزید.
نماز جمعه، مشتی بود بر دهان شرق و غرب تاریکی، و تو استوار، فارغ از شکنجه های جهل گذشته ی تاریخ، قنوت روشنت را به آسمان می فرستادی.
زخم شکنجه ها اگرچه به یادگار، بر بدنت بود، امّا اینک آن زخم ها به ثمر نشسته بود.
اینک آن زخم ها، شکوفه آزادی داده بود.
و این جماعت و این وحدت و این جمعه، خود، شهدِ این آزادی بود و تو در محراب، گلبانگ توحید را آزادانه سر می دادی...
فقدان تو، اگر چه زخمی است بر دل های ما، اما نماز جمعه، هنوز تو را از یاد نبرده است.
هر جمعه، حضور تو در صف های نماز جمعه احساس می شود و یادمان نمی رود آن اولین نماز وحدت آفرین را.
به خدا گفتم:
« بیا جهان را قسمت کنیم... آسمون واسه من، ابراش مال تو
دریا مال من، موجش مال تو... ماه مال من، خورشید مال تو... »
خدا خندید و گفت: « تو بندگی کن، همه دنیا مال تو... من هم مال تو »
برسانید مرا طوس، شفا میخواهم
باز هم پنجره فولاد رضا میخواهم
آمدم شاه! نه از بهر پناهت تنها
بلکه این بار فقط از تو شفا میخواهم
حَرَمت هست شفاخانه هر بیماری
ای طبیب دل ما، از تو دوا میخواهم
مطمئنم ز تو که ضامن اهو شده ای
ضامنم میشوی اما به دعا میخواهم...
"یا رب این شاخه گل از شش جهتش دار نگاه"
این دعا کردم و آمین ز شما میخواهم
گفته ای هر که بیاید، تو سه جا میآیی
صحّت یار فقط، جای سه جا میخواهم...
«مهدی چراغ زاده»
شگفتی ها و زیبایی های ریاضی
در دستگاه اعداد، ضرب هایی هست که طبیعت بسیار شگفت انگیزی دارند. برای بیان برخی از این الگوها کلمات زیادی لازم نیست و تنها با نگاه به الگو های داده شده، شگفتی آنها بیننده ی دانا را شگفت زده می کند. نگاهی به الگوی زیر بیاندازید:
9x9 + 7 = 88
98x9 + 6 = 888
987x9 + 5 = 8888
9876x9 + 4 = 88888
98765x9 + 3 = 888888
987654x9 + 2 = 8888888
9876543x9 + 1 = 88888888
98765432x9 + 0 = 888888888
ایستادن اجبار کوه بود
رفتن سرنوشت آب
افتادن تقدیر برگ
و صبر پاداش آدمی؛
پس بی هیچ چشم داشتی حراجِ محبّت کنیم
که همه ما خاطره ایم!!
به یاد هفده شهریور، جمعهای خونین
«17 شهریور» از ایّام الله است. روزی است که حق، بی پرده و بی نقاب، بی ترس و بی پروا به مقابله «باطل» درآمد.
روزی است که وطن، در پیروی از فرمان امام، کفن «شهادت» پوشید و به مسلخ «ژاله» آمد تا از خون خویش، میدان ژاله را به «میدان لاله» تبدیل کند؛ میدان شهدا!
سلام بر خیابان پُر گلوله و میدان شهدا، این حکایت آشنا برای فجر انقلاب؛
سلام برمشت های پُر فریاد، قلب های تپنده ی عاشق،
سلام بر جامه ی خون آلود صبح، شعله های خون و دستان حماسه آفرین؛
سلام بر صبح خونبار اما پیروزِ هفده شهریور که رعشه بر اندام شب نشینانِ درّه طاغوت انداخت.
سلام هفده شهریور!
پـــرکشیدن مجال می خواهد
آســـمانِ زلال می خـــواهـــد
اشتیاقِ پــرنده کـافی نیـست
چون که پرواز، بال می خواهد
** اِلهی کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ **
خدایا چه بسا صفات زیبایی
که اهلش نبودم بر سر زبان ها جاری نمودی!
«دعای کمیل»
کاش دلم همواره با امام حیّ و حاضرم باشد
کاش بتوانم برای ظهورش کاری کنم
کاش بتوانم از تعلّقات دنیا دل برکنم وفقط دل به او بسپارم
کاش هم اینک ندای هَل مِن ناصِر حجّت خدا را بشنوم و
کاش پاسخگویش باشم و
بهانه های واهی، بهای بودن درکنارش را از من نگیرد
کاش...
«برگرفته از وبلاگ بال خیال»
سلام آقای خورشیــــــــدها!
سلام آقای مهربانـــــــی ها!
توی طـومــار زائــــرانـــت؛
اســمــمـونو از قــلــم نندازی آقــا جـــون...
ای هشتمین گل بوستان محمدی! ای منتهای خواهش دل ها!
ای آفتابِ روشن قبله گاه ما! ای نور مطلق امروز و فردا!
ای سبزه زار سرزندگی و صفا! ای پناهگاه آهوان رمیده دل های ما!
تو روح باغستان زندگانی هستی. تو مبشّر امیدی. تو ناخدای کشتی هدایتی.
سلام بر تو و بر هر انسان شایسته ای که شور و شعورش، او
را به پشت پنجره فولاد و ضریح آفتاب می کشاند؛ پنجره ای که
از عشق لطیف تر، از گلبرگ زیباتر و از همه دنیا بزرگ تر است.
سلام بر تو ای همیشه سبز! ای سیّد گل ها!
یا عَلیِّ بنِ موسیَ الرِّضا عَلَیهِ السّلام.
امام رضا (ع):
مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللّهُ قَلْبَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ.
هرکس مشکلى از مؤ منى را بر طرف نماید
و او را خوشحال سازد ، خداوند او را در روز قیامت
خوشحال و راضى مى گرداند.
خدایا! دستم را رها مکن!
تا بدانم همیشه کسی هست که بلندم کند از زمین
و مرحم بگذار بر زخمهای من
میخواهم با تو باشم، همین!
چه خوب است با تو بودن
وقتی با توام، محبوب همهی عالم ام
درخت پر بارم
چشمه سارم
آفتابم
یک کهکشان ستارهام
وقتی با توام!
تنها مگذارم ای خدا
تنها نمیگذاریام، میدانم...
یوسف زهرا!
روزی خواهی آمد...
از دل نور
در بینهایت روشنایی،
پاکی و زلالی...
همچون پرتو خورشیدی تابان،
آرامشی بر دلها، محو تمام زشتیها...
آری!
روزی خواهی آمد...
پروفسور ایموتو، تغییرات مولکولی آب را به وسیله تکنیکهای عکسبرداری میکروسکوپهای الکترونیکی و مشاهده آن به صورت سند و مدرک درآورده است. از آنجایی که فرم کریستالی آب هنگامی نمایان میشود که آب منجمد شده باشد، به همین منظور وی قطراتی از آب را به صورت یخ درآورده و سپس آنها را در یک فضای تاریک میکروسکوپی مورد آزمایش که از قابلیتهای عکاسی برخوردار بوده، قرار داده است. تحقیقات وی، آشکارا تغییر شکل ساختار مولکول آب را به نمایش گذاشته است و اثر محیط بر ساختار آب را نشان میدهد.
برف بیش از چندین میلیون سال است که بر زمین فرود میآید و همانگونه که میدانیم، هر دانه برف، دارای شکل و ساختار خاص و منحصر به فردی است. با تبدیل آب به یخ و عکسبرداری از ساختار آن، شما به اطلاعات باورنکردنیای از آب دست پیدا میکنید.
تصویر آب سرچشمه رودخانهای در ژاپن به نام سایجو
ایموتو، به تفاوتهای جالبتوجهی در ساختار کریستالی و بلوری آب دست یافته است که از منابع گوناگون و شرایط مختلف در روی کره زمین تهیه شدهاند. آبی که از نخستین محل خود از کوه جاری میشود و آب چشمههایی که جاری هستند، طرحهای هندسی بسیار زیبایی از الگوهای کریستالیشده خود ارائه میدهند. به دلیل این که هنوز در معرض افکار منفی مردم قرار نگرفتهاند...
تصویر کریستال آبهای قطب جنوب در محیط طبیعی و دور از بشر
آب آلوده و سمی که از نواحی پرجمعیت و صنعتی به دست می آید و آب راکد و آب سدهای ذخیره، ساختارهای کریستالی شان تغییریافته و به صورت بلورهای تخریب شده و نا منظم در می آیند.
به همین منظور ابتدا آب دریاچهای به نام بیواکو را مورد آزمایش قرار داد. این دریاچه بزرگترین دریاچه در مرکز ژاپن است.
تصویر بلورهای آب دریاچه بیواکو
وی میگوید چون آب دریاچه ساکن است و حرکتی ندارد، همین رکود باعث شده که مولکولهای آب زشت شوند، چرا که هستی با رکود مخالف است.
آزمایشی از رودخانهای به نام یودو در ژاپن انجام گرفت که به خلیج اوزاکا میریزد. این رودخانه از میان بیشتر شهرهای اصلی در کاسایی میگذرد. ایموتو معتقد است آبهایی که جاری هستند منتهی از میان شهرها میگذرند به دلیل اینکه در معرض افکار منفی مردم قرار می گیرند؛ واکنش منفی از خود نشان میدهند و شکل مولکولی زشتی به خود میگیرند .
تصویر بلورهای آب رودخانهی یودو در ژاپن
ایموتو، آب سد فوجیوارا را مورد آزمایش قرار داد. شکل این بلورها نیز نازیبا هستند.
تصویر بلورهای آب سد فوجیوارا
ادامه دارد...